Web Analytics Made Easy - Statcounter

بیژن عبدالکریمی در بررسی عوامل وضعیت کنونی جامعه نظرات خود را که پیش‌تر به شکل مکتوب برای رهبر انقلاب ارسال کرده بود بیان کرد و با علیرضا شجاعی‌وند به نقد و بررسی آنها پرداخت. او معتقد است نباید طوری نشان بدهیم که انگار همه چیز عادی است وقتی جامعه دچار التهاب و آسیب است ولی شجاعی‌وند بیان می‌کند که التهابات در ایران بیشتر شکل سازنده و مثبت دارد و تا حدی حاصل فضاسازی است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

این سوال که آیا جامعه ایران ملتهب است؟ احتمالا از نظر بسیاری از مردم و کارشناسان ساده است و جوابی مشخص دارد. در نشستی که دوشنبه ۲۷ شهریور در خانه دانشجو برگزار شد نیز بیژن عبدالکریمی، استاد فلسفه و علیرضا شجاعی‌وند، جامعه‌شناس تا حدی با آن موافق بودند و در ابتدا از نگاه‌های مختلف و انتقادی نسبت به موضع یکدیگر به این موضوع پرداختند.

بیژن عبدالکریمی در بررسی عوامل وضعیت کنونی جامعه نظرات خود را که پیش‌تر به شکل مکتوب برای رهبر انقلاب ارسال کرده بود بیان کرد و با علیرضا شجاعی‌وند به نقد و بررسی آنها پرداخت. او معتقد است نباید طوری نشان بدهیم که انگار همه چیز عادی است وقتی جامعه دچار التهاب و آسیب است ولی شجاعی‌وند بیان می‌کند که التهابات در ایران بیشتر شکل سازنده و مثبت دارد و تا حدی حاصل فضاسازی است.

التهاب به چه معناست؟

شجاعی‌وند عقیده داشت وقتی از دید جامعه‌شناختی از موضوع التهاب صحبت می‌کنیم باید توجه داشته باشیم التهاب می‌تواند معانی مختلفی داشته باشد. او توضیح داد که:«به نظر من می‌توان سه برداشت از اصطلاح التهاب داشت که دوتا از آنها بار معنایی مثبت دارد. یکی به معنای وجود تلاطم، به هیجان آمدن و شتاب گرفتن تحولات در راستای دستیابی به آرمان‌های بالاتر است که چون این موارد بر علیه بی‌تفاوتی اجتماعی، روزمرگی، محافظه‌کاری و تن دادن به وضع یکنواخت است؛ معنی مثبتی از اصطلاح التهاب در جامعه است. معنای مثبت دوم تب اجتماعی است که مانند یک سیستم هشداردهنده است و وجود نارسایی در جامعه و الزام برای حل آن را نشان می‌دهد». عبدالکریمی درباره این قسمت از سخنان شجاعی‌وند اضافه کرد که:« نباید به نحوی صحبت کرد که کاملا مسائل عادی‌سازی شود که انگار یک تب عادی است و عفونتی در جامعه وجود ندارد.»

شجاعی‌وند اضافه کرد که:«اما معنای سوم و منفی التهاب به مثابه از هم گسیختگی و فروپاشی اجتماعی است. به نظر من ایران هر سه نوع التهاب را به شکل توامان دارد و نیاز به تحلیل دقیق دارد. باید از کلی‌گویی در این باره خودداری شود. غالب کسانی که می‌خواهند بگویند جامعه به معنای فروپاشی دچار التهاب است صرفا می‌خواهند بگویند اوضاع جامعه بد است و اصلا سودای اصلاح و تغییر ندارند و نیازی هم نمی‌بینند که این کار را بکنند. علت این اتفاق این است که ما در بخش نخبگانی و روشنفکری با افرادی مواجه هستیم که بیش از اینکه کارشناس و تحلیل‌گر باشند، افرادی نظریه‌پرداز و پاتولوژیست هستند و در کلیات و انتزاعیات به سر می‌برند. در ضمن مسئله فشارهای بیرونی که سعی می‌کنند این التهاب را ایجاد کنند را نیز نباید نادیده گرفت».

بیژن عبدالکریمی در مجموع با صحبت‌های شجاعی‌وند موافق یا به اصطلاح خودش همدل بود اما انتقاداتی مخصوصا به بخش آخر صحبت‌های شجاعی‌وند داشت. وی انتقاد خود را اینگونه بیان کرد که:«نباید نگاه دوقطبی به جامعه داشت. طیف اپوزیسیون یک سر طیف است و پوزیسیون سر دیگر آن، نیروهای بسیاری بین این دو طیف وجود دارند که سرمایه‌های این کشور هستند. نباید اسیر یک منطق دوارزشی شویم. ممکن است گاهی اوقات یک جریان اجتماعی نتواند مسئله را خوب صورت‌بندی کند. توجه داشته باشید گاه توده‌ها چیزی را احساس می‌کنند که تحلیل‌گران توان این کار را ندارند.

جهان ما جهان احساس‌های ما است. ممکن است فردی در زاغه‌های هند زندگی کند ولی احساس فقر نداشته باشد اما فردی با امکانات زیاد احساس فقر کند. اما همین احساس فقر در جامعه هم یک واقعیت جامعه‌شناختی است یا وقتی احساس خفقان در جامعه حس می‌شود یک مقوله‌ای است که نیاز به ریشه‌یابی دارد.»

گذار از گذشته به آینده انقلاب ایران

در ادامه بیشتر عبدالکریمی رشته کلام را در دست گرفت و به بحث در این مورد پرداخت که چرا ما امروز به یک وضعیت انسدادی رسیده‌ایم؟ او عنوان این بخش از صحبت‌های خود را تحلیل گذرا از گذشته به آینده انقلاب ایران گذاشت و درباره انگیزه ساماندهی صحبت‌های این بخش گفت:«تقریبا دو ماه پیش بود که مرکز حفظ و نشر آثار آقای خامنه‌ای با من تماس گرفتند. از آنجایی که نگرانی‌هایی درباره ۲۵ شهریور وجود داشت، به من گفتند از صد نفر از نخبگان جامعه دعوت کرده‌ایم درباره آینده انقلاب ایران اظهار نظر کنند و در نهایت به دست بالاترین سطح حاکمیت برسد. من هم متنی را فرستادم که الان هم نمی‌دانم سرنوشت این طرح چه شد ولی شاید مانند بسیاری از پروژه ها شکست خورده است».

عبدالکریمی فرازهایی از آن متن را در این نشست قرائت کرد که شامل بررسی عوامل وضع موجود و یک راه‌حل برای آن بود. وی گفت سعی کرده‌ام بیشتر حس انس و الفت را بین خودم با رهبران گفتمان انقلاب ایجاد کنم. البته شجاعی‌وند ادعا کرد که به تمام این موارد انتقاداتی دارد که به علت فرصت اندک توانست به برخی از آنها اشاره کند.

عبدالکریمی بعد از ذکر مقدمه عوامل وضع موجود را اینگونه بیان کرد:

«_ فقدان سنت نظری در فلسفه سیاسی و تفکر اجتماعی؛ این انتقاد هم به انقلاب اسلامی هم به اپوزیسیون آن وارد است. ما بعد از کتاب آرای اهل المدینه فاضله فارابی دیگر تفکر سیاسی نداشته‌ایم. تئوری ولایت‌فقیه حاصل یک چنین فقدان سنت نظری و اجتماعی بوده است. علی‌رغم اینکه کوشیده شده با چند حدیث و روایت برای آن پشتوانه درست کنند اما به هیچ وجه دارای پشتوانه عمیق فکری و فلسفی نیست.»

بسیاری از مواردی که عبدالکریمی به آنها اشاره کرد را بر پایه همین نقص می‌دانست که شجاعی‌وند در انتقاد به آن اشاره کرد که اساسا این بنیان‌ها چیزی نیست که از قبل باید آماده شود و سپس انقلاب کرد و در هیچ انقلابی هم اینگونه نبوده است و عناصر اصلی باید فراهم شود که فلسفه غنی شیعی این عناصر را داراست و این بنیان‌ها پس از انقلاب و شرایطی که ایجاد می‌شود به وجود خواهند آمد.

_ انحطاط و گسست تاریخی، به این معنا که دوره‌ای که ما با غرب روبرو شدیم دوران اضمحلال ما بوده است شکست‌های سهمگین ما در جنگ ایران و روس شاهدی بر این مدعا است. ما در مواجه جدید با غرب دچار نوعی گسست تاریخی و بی‌تاریخی مواجه شدیم. به بیان ساده‌تر فقدان رویکرد حکمی و فلسفی در مواجهه با مسائل اجتماعی را باید بنیادی‌ترین پاشنه آشیل و گفتمان انقلاب دانست.

_ سیاست‌زدگی و ایدئولوژیک‌اندیشی، همه مسائل مسائل را در چارچوب تنگ سیاست و مناسبت مربوط به کسب و حفظ قدرت می‌بینیم.

_ مواجه سیاسی با مدرنیته به جای مواجه حکمی، علمی و فلسفی؛ مدرنیته مسئله‌ای متافیزیکی، تاریخی و به تعبیری هم اکنون سیاره‌ای است که حتی در مجتهدین ما هم نفوذ کرده و صرفا برخورد سیاسی و نظامی با آن ما را با بحران مواجه کرده است.

_ فقه‌محوری و ظاهراندیشی دینی؛ متاسفانه گفتمان انقلاب نتوانست با ظاهراندیشی مواجه صحیح داشته باشد و مواجه‌اش بیشتر محافظه‌کارانه بود.

_ توده‌گرایی؛ انقلاب ایران به راستی انقلاب توده‌ای نه انقلاب طبقات بالا بوده است. اما مشکل اینجا بود که توده‌ها تربیت‌نشده هستند که باعث شد پست‌ها به کسانی برسد که مردمی ولی نافرهیخته بوده‌اند.

_ عدم درک سوبژه مدرن: به عنوان مثال مسئله حجاب به این خاطر پیش آمده که گفتمان انقلاب صرفا آن را مسئله‌ای سیاسی می‌داند و می‌کوشد با مواجه سیاسی، پلیسی و امنیتی با آن برخورد کند.

_ عمیق‌شدن شکاف اجتماعی جامعه ایران، درواقع بعد از مواجه با غرب ما عملا دو ملت هستیم، بخشی از ملت در عالم سنت و اسطوره‌ای زندگی می‌کند و بخشی از ملت ما در زیست‌جهان مدرن زندگی می‌کند و می‌خواهد خودش را به عنوان یک شهروند جهانی درک کند.

شاه فقط به نوگرایان بها داد که باعث شد سنت‌گرایان چوب لای چرخ‌اش بگذارند و نهایتا سرگون کردند و جمهوری اسلامی خطای شاه و رضاشاه را انجام داد و فقط سنتی‌ها را شهروند و نیروی خود دانست و بچه هیئتی‌ها را دید ولی مهساها را ندید. جهوری اسلامی نه تنها در جهت پر کردن این شکاف گام برنداشت بلکه این شکاف را عمیق‌تر کرد.

_ امروز با ظهور جهان پسامدن شاهد ظهور دومین شکاف تمدنی خود هستیم. با این شکاف تمام مولفه‌های فرهنگی ما از جمله وحی، قرآن، فقه و ... زیرسوال است. این مسئله‌ای نیست که بتوان مواجه پلیسی با آن داشت که البته نه حوزه‌ها و نه گفتمان انقلاب آماده رویارویی با این شکاف و ایران تازه متولد شده را ندارد.

_ نوعی اراده‌گرایی بعد از پیروزی در انقلاب و حفط کشور بعد از جنگ شکل گرفت که باعث شد گفتمان انقلاب هر کاری می‌خواهد با جامعه بکند و درک نکرد که جامعه مومی نیست که بتوان به آن هر شکلی داد.

شجاعی‌وند در نقد این بخش نیز اضافه کرد که چطور می‌شود ملتی که می‌خواهد در فرایندهای عمومی جهانی مداخله بکند و اثرگذار باشد نام‌اش اراده‌گرایی است و مذمت می‌شود.

_ نظامی‌گری از دیگر خطراتی است که انقلاب را تهدید می‌کند. جنگ ایران و عراق باعث شد نیروهایی یکدیگر را پیدا کنند، حول رهبری جمع شوند و کشور را نجات دهند و کار یک حزب سراسری را انجام دهند اما جنبه منفی این موضوع این بود که افراد جبهه و جنگ تمام پست‌ها را گرفتند؛ ما دانشگاه‌ها را هم به افراد جبهه و جنگ دادیم، باشگاه پرسپولیس را هم به پاسدارها دادیم. افراد جبهه و جنگ فرهیختگی لازم را نداشتند در دانشگاه هم منظق پلیسی-امنیتی داشتند و چکشی برخورد کردند که این موضوع بسیاری از سرمایه‌های اجتماعی ما را هدر داد.

_ پیوند شوم بین روحانیون عقب‌افتاده، تکنوکرات‌ها و بروکرات‌هات انقلاب ایران را خفه کرده و گفتمان انقلاب به آن توجهی نداشته است. افرادی که فقط به فکر رفاه خود و خانواده‌شان هستند. دیده‌ام کسی که به رهبری ناسزا می‌گفته و پشت تربیون می‌گفت ما پیرو فرمایشات رهبر هستیم.

_عدم درک ساختاری که هم به گفتمان انقلاب و هم روشنفکران ما این انتقاد وارد است. انقلابیون ما فکر کردند که اگر شاه برود همه‌چیز تغییر می‌کند، امروز هم اپوزیسیون همین فکر را می‌کند که نگاه ساده‌انگارانه‌ای است».

سرنوشت انقلاب اسلامی چه خواهد شد؟

شجاعی‌وند از نقد و بررسی موردی عواملی که عبدالکریمی مطرح است تقریبا صرف نظر کرد اما نقد کلی خود را در قالب یک سوال و بیشتر خطاب به کسانی که جامعه را به معنای منفی ملتهب می‌دانند بیان کرد:«چرا با تمام این مشکلات و التهاب موجود در جامعه، فشارهای بیرونی، به قول بعضی‌ها ناکارآمدی نظام و مواردی از این دست تغییر و سقوط حاکمیت اتفاق نمی‌افتد؟»

شجاعی‌وند خودش علت را این می‌داند که هنوز قدرت بسیج‌کنندگی این نظام بر قدرت بسیج‌کنندگی مخالفان این نظام غلبه دارد. «یک همچین نظامی هم مشروع است هم باقی خواهد ماند. درست است که این قدرت بسیج‌کنندگی کاهش پیدا کرده است اما باید میزان آن تعیین و سپس تحلیل شود. یک انقلاب مردمی و حقیقی هیجان‌آفرین است و ذات انقلاب ریشه‌دار و با رهبری درست است که می‌تواند بسیج مردم را در حمایت از خود گسترش دهد اما با روبرو شدن با واقعیت‌ها مثل شرایط جنگ، وضعیت اقتصادی و هزاران فشار مضاف طبیعتا نارضایتی ایجاد می‌شود اما این بدان معنی نیست که این افراد ناراضی تبدیل به مخالف نظام می‌شوند.»

عبدالکریمی نظر وی را بسیار تقلیل‌گرایانه دانست و معتقد بود بی‌شمار عوامل مانند درآمد نفت، سازماندهی اجتماعی، نظام اداری، معاهدات بین‌المللی، عدم حضور جایگزین و ... تاثیرگذار هستند.

عبدالکریمی در انتها اشاره کرد که انقلاب اسلامی با مشکلات عدیده‌ای مانند بحران جانشینی مواجه است اما قطعا به این زودی‌ها سقوط نخواهد کرد اما آنچه انقلابیون ما به آن توجه نمی‌کنند این است که بقای سیاسی به معنای پیروزی سیاسی نیست و حاکمیت با بحران مشروعیت روبرو خواهد بود.

عبدالکریمی راه‌حل را چیزی نمی‌دانست مگر بازگشت به دامان ملت به عنوان واحد یکپارچه و آشتی با طبقه متوسط نوگرا به جای صرف سرمایه‌گذاری بر بخش محدود مومنان به گفتمان انقلاب. آشتی ملی تنها راه باقی مانده است.

منبع: خرداد

کلیدواژه: بیژن عبدالکریمی قدرت بسیج کنندگی بیژن عبدالکریمی گفتمان انقلاب انقلاب ایران افراد جبهه باعث شد

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.khordad.news دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خرداد» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۷۲۲۴۶۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

سرلشکر سلامی: در عملیات وعده صادق هیچ ایرانی از واکنش دشمن نترسید

فرمانده کل سپاه پاسداران گفت: دیدیم در جریان عملیات وعده صادق، هیچ ایرانی از اینکه دشمن چه واکنشی نشان دهد نترسید، با اینکه همه فکر می‌کردند دشمن عکس‌العمل نشان می‌دهد.

به گزارش ایسنا، سرلشکر حسین سلامی در همایش گرامی‌داشت مقام استاد و مربی که در ستاد فرماندهی کل سپاه برگزار شد، گفت: وعده صادق ظهور قدرت اراده ملت ایران بود که اراده ملت ایران در اراده رهبر ملت ایران متجلی و متراکم است. رهبری تجلی گاه اراده خداوند و اراده مردم است که در طول اراده خدا است، قدر نظام ولایی دانستن همین است. عملیات وعده صادق همه یک شکوه و اقتدار جدید را تجربه کردند. رژیم صهیونیستی با طوفان الاقصی دچار شکست اطلاعاتی شده بود و با عملیات وعده صادق دچار شکست بازدارندگی شد.

وی ادامه داد: در ایامی به سر می‌بریم که خداوند به جبهه اسلام نصرت آشکار و فتح مبین خود را جاری کرد و خداوند به ما این ظرفیت و استعداد را بخشید که ظرف نزول نصرتهای الهی در این شرایط خطیر و حساس و سرنوشت ساز انقلاب اسلامی باشیم. ما جهاد بلاوقفه و جنگ توقف‌ناپذیر و پیوسته‌ای در دهه‌های اخیر با نظام استکباری و شرکای او در ائتلاف‌های متنوع داشته‌ایم. دشمن ما ذخایری از راهبردهای متنوعی را علیه ما در اختیار داشت و از این انبار استراتژی‌ها در اشکال مختلف در سالها و دهه‌های گذشته علیه انقلاب و نظام استفاده کرد. همه جهات نبرد را گشود و همه راه‌های غلبه بر نظام را آزمایش کرد. تمام این نبردها مقیاس و وسعتی کامل در حداکثر اعمال ممکن قدرت بودند. هیچ جا دشمن نه در افق زمان و نه در وسعت مکان و نه در شدت عمل از دشمنی کوتاهی نکرد.

فرمانده کل سپاه افزود: دشمن با همه ابزارها به میدان آمد، از جنگ خارجی تا پدیده تحریم سرسختانه و سهمگین اقتصادی تا ترور، نبردهای تکفیری، جنگ‌های اطلاعاتی، فتنه‌های امنیتی، تهاجمات فرهنگی، جنگ‌های رسانه‌ای همه راه‌ها را آزمود و انقلاب را در مقاطع مختلف با مخاطراتی جدی مواجه کرد. تاریخ سراغ ندارد کشوری در چهارمین دهه در معرض جنگ‌های سنتی و مدرن با دشمنی به وسعت نیمی از قدرت اقتصادی، فرهنگی، نظامی و سیاسی جهان درگیر شده باشد و بعد از این چهارمین دهه در مقتدرترین، مسلط‌ترین و قوی‌ترین حالت خود قرار داشته باشد. هیچ چیزی جز جاری شدن سنت‌های الهی نمی‌تواند توجیه‌گر این واقعیت شگفت‌انگیز باشد. 

سردار سلامی تاکید کرد: همه کشورهای دنیا با جنگ ضعیف می‌شوند اما جمهوری اسلامی با جنگ قوی‌تر شد. همه کشورهای دنیا با تحریم تخریب می‌شوند اما جمهوری اسلامی با تحریم ساخته شد. همه کشورهای دنیا با فشار سیاسی منزوی می‌شوند اما جمهوری اسلامی ایران با فشار سیاسی میدان نفوذ پیدا کرد. همه کشورهای جهان با اغتشاشات داخلی از هم فرو می‌پاشند اما نظام ما با اغتشاشات ثبات داخلی خود را مستحکم‌تر کرد. هرچه که دشمن عمل کرد برخلاف آن اثبات شد.

فرمانده کل سپاه گفت: مادامی که دشمن در لانه باشد و ما در خانه، نه او شکست می‌خورد و نه ما پیروز می‌شویم. تا وقتی که ما یکدیگر را ملاقات نکنیم نمی‌توانیم دشمن را فرسوده و خسته و افسرده و ناتوان کنیم. ما در یک جنگ تمام‌عیار به سر می‌بریم. عقربه‌های این جنگ مثل عقربه‌های ساعت در هر مقطع در یک مسئله ما را با دشمن درگیر می‌کند. یک‌ روز جنگ اقتصادمحور شرارت‌های دشمن می شود، یکروز نبردهای تکفیری اوج می‌گیرد، یک روز فتنه داخلی مشتعل می‌شود که همه ظهور اجزا و ارکان متنوع انبان و ذخایر راهبردهایی است که دشمن اندوخته است و حسب تجربه و براساس قدرت و دانش، ما هم در مقابل چنین دشمنی با تجربه و با دانش و ابزار و تعریف روش‌ها در میدان حاضر باشیم.

وی ادامه داد: راز موفقیت‌های سپاه در گسترش قدرت، در ابتکارات راهبردی در نوآوری‌ها و خلاقیت‌های میدانی همین است که در سه سطح جنگ، سپاه درگیر است. همه در سطح راهبرد، هم عملیات و هم تاکتیک. ما محکوم به این هستیم آگاهانه با بینش عمیق، دانش قوی، ابزار پیشرفته، روش‌های نو، دانش‌های جدید از انقلاب اسلامی حراست کنیم. حراست از انقلاب اسلامی همه ابعاد زندگی ما را در بر می‌گیرد چرا که تمام ابعاد زندگی ما را دشمن به جنگ تبدیل کرده است. از دانش، اقتصاد، فرهنگ، سیاست، امنیت، معیشت همه آنها را به میدان جنگ تبدیل کرده است بنابراین آموزش‌ها در سپاه باید با این تنوع گسترده موضوعات رشد کند. سپاه باید در بعد ساختن کشور، زیرساخت‌ها را با مدرن‌ترین ابزارها و پیچیده‌ترین فنون و تکنیک‌ها و با نوین‌ترین دانش‌ها بسازد. 

سردار سلامی با بیان اینکه ما دائم در حال مقایسه‌شدن هستیم، یادآور شد: ما را همیشه مقایسه می‌کنند؛ آیا ما پیشرفت کرده‌ایم یا عقب مانده‌ایم؟ افتخار امروز انقلاب این است به برکت رهبری نایب امام زمان (ع) ما هم به دشمنانمان حمله کردیم و دست‌های ما به اندازه باز بوده است. ولی امر ما هم دست‌های دشمن را بسته و هم کشور را ساخته و هم قدرت دفاع از انقلاب و کشور را نوسازی کرده است. با این همه بحران پیچیده و درهم تنیده در وسط یک میدان سخت ایستاده با حکمت و منطق وحی و آگاهی عمیق از سنت‌های الهی و نهراسیدن از شکوه ظاهری دشمن و نفوذ بر قلب مومنان و هدایت صحیح در لحظه‌های سخت و بخشیدن آرامش در میان امواج التهاب، یک جامعه سرافراز و سربلند و پرآوازه به نام ایران اسلامی ساخته است.

فرمانده کل سپاه ادامه داد: دهه‌ها مجاهدت، پذیرش سختی‌ها و ملامت‌ها، ملامت‌هایی که از تیرها و کمان‌ها از میان زبان‌های ناآگاه و از بغض متراکم دشمن همواره نقطه مرکزی هدایت نظام را نشانه گرفته تا این قائمه پایدار و این استوانه استوار و این رکن وثیق غلبه اسلام را تضعیف کنند. خداوند در چند دهه در تمام میدان‌های کثیر سخاوتمندانه نصرت خویش را بر قلب مومنان و ولی امر ما جاری کرده و به قلوب استحکام بخشیده است. در ماجرای وعده صادق کامل دیدید هیچ ایرانی از اینکه دشمن چه واکنشی نشان دهد نترسید. هیچکس از دشمن نترسید با اینکه همه فکر می‌کردند این دشمن عکس‌العمل نشان می‌دهد. 

وی تاکید کرد: هر ملتی پژواک و بازتاب شخصیت رهبر خود است. خصوصیات رهبری و امامت این است که شخصیت و هویت و خصوصیات او درپیکره جامعه تکثیر و جاری می‌شود و این فرصت الهی است. در این ماجرا این استثنایی‌ترین تصمیم یک نظام بود. ممکن نیست هیچ رهبری و نظامی در نقطه‌ای از عالم چنین تصمیمی را بگیرد. تصمیمی که از یک طرف بر یک شجاعت عظیم و از سوی دیگر بر یک حکمت عمیق تکیه دارد. وسعت این تصمیم و شجاعت آن شگفتی‌ساز این ماجرا بود. بخش مهم قدرت ما تجلی این اراده بود. ما که اجراکننده هستیم کار سختی انجام نمی‌دهیم، او که تصمیم می‌گیرد و مسئولیت این عمل را برعهده می‌گیرد و در میان فشرده‌ترین صف‌آرایی جهانی به قلب این صف‌آرایی می‌زند و دشمن را از میانه می‌گسلد، او منبع اصلی قدرت ماست. 

سردار سلامی ادامه داد: این عملیات از این طرف، روی یک نقطه انجام شد؛ با همان تعبیر همان هندسی نقطه روی صفحه کاغذ، اما از آن طرف یک جهان پاسخ داد. جغرافیای آن طرف یونان، مدیترانه، دریای سرخ، حجاز، عراق، اردن، فلسطین، ترکیه بود؛ این جغرافیایی جنگی بود که دشمن به کار برد. این طرف یک عمل محدود، کسر فوق العاده کوچک از یک قدرت عظیم، کسر بسیار کوچکی از یک قدرت بزرگ، اما آن طرف همه ظرفیت‌های یک جنگ بزرگ همزمان بدون غافلگیری بکار گرفته شد. 

فرمانده کل سپاه یادآور شد: تقریبا ۹۰ درصد غافلگیری ما گرفته شده بود و دشمن شاید تنها لحظه دقیق و هدف دقیق را نمی‌دانست. اما این جغرافیای صهیون آنقدر کوچک است که همه نقاط به هم مرتبط هستند. فرانسه، اردن، انگلیس، آمریکا و صهیونیست‌ها و دیگران در شعاعی وسیع‌تر همه با تمام قدرت بودند و همه عمل کردند و در مقابل یک عمل کوچک یک جنگ بزرگ را انجام دادند که البته فقط یکبار می توانستند این عمل را انجام دهند. اگر موج دوم حملات سر می گرفت، کارایی این سیستم یکپارچه دفاعی حداقل ۵۰ درصد کاهش پیدا می‌کرد و در موج سوم ۵۰ درصد موج دوم و به همین نسبت. 

وی تصریح کرد: اینکه این تصمیم گرفته شود که با وجود اعلام بزرگترین قدرت تاریخ بشر مبنی بر اینکه در کنار اسرائیل با اراده آهنین ایستاده است و در این نقطه کوچک پرتراکم پدافندی همه آمدند و همه می‌گویند واکنش نشان می‌دهیم، با این فرض و با چنین دشمنی مستقیم و رسمی، با پذیرش مسئولیت، صدها فروند موشک و پهپاد پرواز می‌کنند، چه اتفاقی صورت گرفته است؟ جنگ به سرزمین‌های اشغالی از سوی صهیونیست‌ها کشیده شده است و همه می‌بینند و برای اولین‌بار پس از دهه‌ها یک قدرت جنگ به فضای صهیونیست‌ها کشیده است. هشت ساعت دلهره آشفتگی، ترس، اضطراب، این اراده شلیک، قدرت بی‌نظیری است و همه می‌دانند این قابل تکرار است و این معادله ماست. 

سردار سلامی با بیان اینکه عملیات وعده صادق، همه جهان را آرام کرد، گفت: حتی دشمنان ما آرام شدند. این کسانی هم که در شمال و غرب و جاهای دیگر ژست اقتدار می‌گرفتند، همه خاموش شدند. رژیم صهیونیستی اصلا جنگ در محدوده اشغالی خود را نمی پذیرد. در دکترین نظامی اسرائیل، جنگ در خارج از مرزهاست. برای صهیونیست‌ها بازدارندگی به مفهوم وجودنداشتن اراده شلیک است نه اصابت. هیچکس نباید اراده شلیک داشته باشد اما همه اینها شکسته شد. جنگ پیش‌دستانه باطل شد. ما رسما اعلام کردیم می‌زنیم و همه می‌دانستند. این عظمت است که رسما اعلام می‌کند می‌زنیم. سیلی می‌زنیم. می‌زند و نمی‌ترسد و به خدا توکل می‌کند. آخرین عبارتی که رهبری به ما فرمودند این بود که بر خداوند توکل کنید. توکل توام با تدبیر و حکمت و اراده و قدرت. 

فرمانده کل سپاه تاکید کرد: باید سپاه را در حد و اندازه‌های این عملیات دید. البته این عملیات کوچک بود. سپاه را باید قوی کنید که البته قوی است اما قدرت مانند موجود زنده دائما باید در رشد و کمال و نوسازی باشد. اگر در رشد و قدرت متوقف شویم از دشمن عقب می‌مانیم.

انتهای پیام

دیگر خبرها

  • بسیج و سپاه با تمام قدرت در کنار مردم امامزاده ابراهیم(ع) است
  • عادی انگاری شرب خمر توسط برخی افراد/ با مجالس گناه برخورد شود
  • مولفه قدرت سپاه داشتن افراد بصیر است
  • شهید مطهری برای نخبگان فکری جبهه انقلاب یک اسوه تمام عیار است
  • فرمانده کل سپاه: «وعده صادق» استثنایی‌ترین تصمیم نظام بود
  • سردار سلامی: عملیات وعده صادق استثنایی ترین تصمیم نظام بود
  • «وعده صادق» استثنایی‌ترین تصمیم نظام بود
  • استثنایی‌ترین تصمیم نظام با حمله به اسرائیل به روایت فرمانده کل سپاه /این عملیات قابل تکرار است /رسما اعلام کردیم که می زنیم و همه می دانستند
  • سردار سلامی: عملیات وعده صادق استثنایی ترین تصمیم یک نظام بود
  • سرلشکر سلامی: در عملیات وعده صادق هیچ ایرانی از واکنش دشمن نترسید